- قابل اندازه گیری
قابلةً للقياس
معنی قابل اندازه گیری - جستجوی لغت در جدول جو
- قابل اندازه گیری
Measurable, Quantifiable
- قابل اندازه گیری
mesurable, quantifiable
- قابل اندازه گیری
পরিমাপযোগ্য , পরিমাপযোগ্য
- قابل اندازه گیری
قابل پیمائش , قابل پیمائش
- قابل اندازه گیری
inayopimika, inayoweza kupimika
- قابل اندازه گیری
วัดได้ , สามารถวัดได้
- قابل اندازه گیری
meetbaar, kwantificeerbaar
- قابل اندازه گیری
messbar, quantifizierbar
- قابل اندازه گیری
mierzalny
- قابل اندازه گیری
измеримый , количественный
- قابل اندازه گیری
вимірюваний , кількісний
- قابل اندازه گیری
medible, cuantificable
- قابل اندازه گیری
misurabile, quantificabile
- قابل اندازه گیری
मापने योग्य , मापनीय
- قابل اندازه گیری
mensurável, quantificável
- قابل اندازه گیری
dapat diukur
- قابل اندازه گیری
측정 가능한
- قابل اندازه گیری
נמדד , נמדד
- قابل اندازه گیری
可测量的 , 可量化的
- قابل اندازه گیری
測定可能な , 定量的な
- قابل اندازه گیری
ölçülebilir
